بیوگرافی



مØموØ٠داستان Ùیچکاک و ØØاباØی

هیچکاک و آغاباجی

آن پنج شنبه آفتابی پاییز بین ساعت دو تا هفت بعدازظهر سه حادثه‌ی غیرعادی اتفاق افتاد. سانس سه تا پنج به همراه دوستانم می‌رویم سینما مهتاب فیلم روح۱ هیچکاک را می‌بینیم. ساعت شش و نیم آغاباجی برای دیدن مادربزرگم به خانه‌‌ی ما می‌آید. پانزده ثانیه بعد موزائیک کف دستشویی زیر پایم در می‌رود و نزدیک است در چاه سنگ آب سقوط کنم. ظاهراْ این حوادث ساده ربطی به هم ندارند. اما در پشت این سادگی، پیچیده گی‌های فراوانی هست.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

طراحي و سئو سايت دبستان هیأت امنایی حاج محمّدکریم باجغلی كاردرماني و توان بخشی (ليلاشكارچي)آرمان wecant مد و پوشاک harmonivbaran انجمن رزمندگان و جانبازان زیر 25 درصد مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی کسی که گریست fanniherfeyi